So Close, Yet So Far 
(2015 - 2017)


So Close, Yet So Far is about the unbalanced feeling of belonging to a place, without being really part of it. Its about the experience of “In-betweenness” where there is neither certainty nor any judgment. Here I depicts home as an imagery space beyond geographic demarcations and arbitrary boundaries, where my focus is on the ordinary, the everyday, the functionality of objects and the absurdity of social contradictions.


       


خیلی نزدیک، خیلی دور




خوابيده بيدارم. متعلق به ناکجا.جایی که تاریخ ندارد. از هیچ كجا شروع نشده و قرارى نیست که پایانی داشته باشد. تعليق : قدم زدن است در یک فضای مابینی٬ جایی که قطعا قطعیت وجود ندارد. پا در هوايى

خیلی نزدیک، خیلی دور درباره احساس نامتوازن تعلق به یک مکان است، بدون اینکه واقعاً بتوان متعلق به آن بود. تجربه ی” در میان" بودن است که در آن نه قطعیت وجود دارد و نه هیچ قضاوتی. در اینجا من خانه را به عنوان فضایی تصویری فراتر از مرزبندی های جغرافیایی و مرزهای دلخواه به تصویر می کشم، جایی که تمرکز من بر آشنایی زدایی از امور عادی و تجربه ی تضادهای روزمره است







︎︎︎Index